English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (898 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
beneficial occupancy U اشغال ساختمان نیمه تمام استفاده از ساختمان نیمه تمام
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
inchoate U نیمه تمام
half-timbering U ساختمان نیمه چوبی
intermediate stock U کالاهای نیمه تمام
overlapped U نیمه نیمه رویهم افتادن نیمه نیمه پوشاندن
overlap U نیمه نیمه رویهم افتادن نیمه نیمه پوشاندن
overlaps U نیمه نیمه رویهم افتادن نیمه نیمه پوشاندن
cabled U تمام کابلها اتصالات و تابلو ها در یک اداره یا ساختمان
cable U تمام کابلها اتصالات و تابلو ها در یک اداره یا ساختمان
adjudicated U تشخیص برنده دریک بازی نیمه تمام باتوجه به بهترین حرکات ممکن طرفین توسط داور ذی صلاح
adjudicates U تشخیص برنده دریک بازی نیمه تمام باتوجه به بهترین حرکات ممکن طرفین توسط داور ذی صلاح
adjudicate U تشخیص برنده دریک بازی نیمه تمام باتوجه به بهترین حرکات ممکن طرفین توسط داور ذی صلاح
adjudicating U تشخیص برنده دریک بازی نیمه تمام باتوجه به بهترین حرکات ممکن طرفین توسط داور ذی صلاح
microchip U مداری ه تمام قط عات فعال و غیرفعال آن روی یک قطعه نیمه هادی قرار دارند با روشهای حکاکی و فرآیندهای شیمیایی
microchips U مداری ه تمام قط عات فعال و غیرفعال آن روی یک قطعه نیمه هادی قرار دارند با روشهای حکاکی و فرآیندهای شیمیایی
building system U اصول ساختمان طرز ساختمان نظم و ترتیب ساختمان
seahorse U رجوع شود بهwalrus جانور نیمه اسب و نیمه ماهی
interlap U چگونگی چند چیز که نیمه نیمه روی هم قرار میگیرند
seahorses U رجوع شود بهwalrus جانور نیمه اسب و نیمه ماهی
outline assembly drawing U نقشه کلی ساختمان نقشه ایکه تصویر کلی ساختمان را نشان میدهد وجزئیات ساختمان روی ان پیاده نشده است
pmos U ترانزیستور نیمه هادی اکسید آهن که از طریق ناحیه کوچکی از نیمه هادی P هدایت میشود
cmos U روشی برای ساخت تراشههای نیمه هادی نیمه هادی اکسید فلزی تکمیلی osentary
semipublic U نیمه عمومی نیمه دولتی
spliced U نیمه نیمه رویهم گذاشتن
splicing U نیمه نیمه رویهم گذاشتن
semilustrous U نیمه درخشان نیمه مجلل
splices U نیمه نیمه رویهم گذاشتن
imbricate U نیمه نیمه روی هم گذاشتن
splice U نیمه نیمه رویهم گذاشتن
angle-post U [تیرک عمودی در گوشه ساختمان اسکلت چوبی، واقع در کنج ساختمان]
building material dealer U فروشنده مصالح ساختمان دلال مواد اولیه ساختمان
cul-de-four U [نیمه گنبدی که بالای محراب یا طاقچه استفاده می شود.]
jumbo chip U مدار مجتمع که از مهر نیمه هادی استفاده میکند
The singer and his staff commandeered the entire backstage area. U خواننده و کارکنانش تمام پشت صحنه را برای خود اشغال کرده بودند.
gigantic building U ساختمان غول پیکر ساختمان بسیار بزرگ
dependency U [قسمتی از ساختمان های جدا از ساختمان اصلی]
semi naufragium U نیمه غرق شده گی کشتی نیمه کشتی شکستگی
building enterprise U مقاطعه کاری ساختمان پیمانکاری ساختمان
coach-house U ساختمان خدمه [در کنار ساختمان اصلی]
civil engineering contractor U مقاطعه کار ساختمان پیمانکار ساختمان
enterprise network U شبکهای که همه ایستگاههای کاری و ترمینال ها یا کامپیوتر ها را در یک شرکت بهم وصل میکند. این میتواند در یک ساختمان یا چندین ساختمان درکشورهای مختلف باشد
done with <idiom> U تمام کردن استفاده از چیزی
burn down <idiom> U کاملا سوختن (معمولابرای ساختمان استفاده میشود)
foundation soil U شالوده ساختمان فونداسیون ساختمان
rotundas U ساختمان مدور ساختمان گنبددار
rotonda U ساختمان مدور ساختمان گنبددار
rotunda U ساختمان مدور ساختمان گنبددار
double shell constraction U ساختمان دو جداره ساختمان دو غلافی
block structure U ساختمان بلاکی ساختمان کندهای
constructional feature U ترکیب ساختمان کیفیت ساختمان
half life U نیمه عمر تشعشعی موادرادیواکتیو نیمه عمر
oxides U روش تولید و طراحی خانواده مدارهای مجتمع با استفاده از هادیهای آهن و اکسید روی نیمه هادی
alabaster U [کربنات کلسیم نیمه شفاف در رنگ های زرد و سفید که اغلب در نورگیر پنجره استفاده می شود.]
oxide U روش تولید و طراحی خانواده مدارهای مجتمع با استفاده از هادیهای آهن و اکسید روی نیمه هادی
overbuild U زیاد ساختمان کردن در بخشی از شهرکه زیاد دران ساختمان کرده اند
muscle U استفاده کامل ازعضله ها بکاربردن تمام نیرو
muscles U استفاده کامل ازعضله ها بکاربردن تمام نیرو
beta software U نرم افزاری که هنوز تمام آزمایش ها رویش تمام نشده و ممکن است هنوز مشکل داشته باشد
terminates U تمام شدن تمام کردن
terminated U تمام شدن تمام کردن
terminate U تمام شدن تمام کردن
base shear U نیروی کلی حاصل از زلزله در پای ساختمان برش پای ساختمان
metal oxide semiconductor U روش تولید و طراحی برای خانوادههای خاصی از مدارهای مجتمع با استفاده از الگویی از هادیهای آهنی و اکسیر که روی نیمه هادی قرار دارند
mos U روش تولید و طراحی برای مدارهای مجتمع خاص با استفاده از هادیهای آهنی و اکسی روی نیمه هادی . و نیز مراجعه شود به MOSFET
packaged U مجموعه برنامههای کامپیوتری و روش استفاده ها که تمام خصوصیات کار مشخص را بپوشاند.
package U مجموعه برنامههای کامپیوتری و روش استفاده ها که تمام خصوصیات کار مشخص را بپوشاند.
packages U مجموعه برنامههای کامپیوتری و روش استفاده ها که تمام خصوصیات کار مشخص را بپوشاند.
TCP/IP U پروتکل ارسال داده در شبکه ها وسیستمهای ارتباطی . اغلب در شبکههای مبتنی برUnix استفاده میشود این پروتکل برای تمام ارتباط تحت کنترل مرکز استفاده میشود
typeball U یک عنصر ضربه زننده ماشین تحریر که شامل تمام کاراکترهای قابل استفاده میباشد
isochronous network U شبکهای که در آن تمام قط عات شبکه از یک ساعت عمومی استفاده می کنند تا زمان بندی یکسان باشد
from mid may to mid june U از نیمه ماه تا نیمه ماه جون
multiplex U سیستم تنظیم تقسیم که تمام کانال ها حاوی داده با استفاده از پروتکل یکسان و نرخ ارسال هستند
ebam U Addressed ElectricBeam دستگاه ذخیره الکترونیکی که از مدارهای الکترونیکی برای کنترل اشعهای از یک سطح نیمه هادی اکسید فلز خوانده یا در ان می نویسد استفاده میکندemory
rat's nest U یک ویژگی در سیستمهای طراحی مدار چاپی که به استفاده کننده اجازه میدهدتا تمام اتصالات میان مولفه ها را ببیند
suspends U دستوری که هنگگام اجرای ویندوز استفاده میشود در کامپیوتر laptop باتری برای نشان دادن تمام قط عات الکترونیکی آن
suspending U دستوری که هنگگام اجرای ویندوز استفاده میشود در کامپیوتر laptop باتری برای نشان دادن تمام قط عات الکترونیکی آن
suspend U دستوری که هنگگام اجرای ویندوز استفاده میشود در کامپیوتر laptop باتری برای نشان دادن تمام قط عات الکترونیکی آن
wild card character U نشانهای که در هنگام جستجوی فایل یا داده استفاده میشود و تمام فایل ها را نشان میدهد
production U الگوریتم فشرده سازی با کیفیت بالای ویدیویی با استفاده ترتیب ویدیویی تمام حرکتی DIV
productions U الگوریتم فشرده سازی با کیفیت بالای ویدیویی با استفاده ترتیب ویدیویی تمام حرکتی DIV
semifinal U مربوط به دوره نیمه نهایی دوره نیمه نهایی
formula U مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formulae U مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formulas U مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
mirror U کپی کردن تمام عملیات دیسک روی دیسک دوم که در صورت خرابی اولی قابل استفاده است
mirrors U کپی کردن تمام عملیات دیسک روی دیسک دوم که در صورت خرابی اولی قابل استفاده است
mirrored U کپی کردن تمام عملیات دیسک روی دیسک دوم که در صورت خرابی اولی قابل استفاده است
adobe type manager U استاندارد برای نوشتارهایی که اندازه شان قابل تغییر است که توسط System Apple و Windows Microsoft برای تقریبا تمام اندازه ها و قابل چاپ روی تمام چاپگرها ایجاد شده است
raster U سیستم اسکن کردن تمام صفحه نمایش CRT تمام صفحه , پیش نمایش CRT با یک اشعه تصویر با حرکت افقی روی آن و حرکت به پایین در انتهای هر خط
Alhambra U تزئینات الحمرا [در ساختمان غربی اسپانیا استفاده می شود که شامل مجموعه ای از غرفه های به هم متصل شده با دو حیاط بزرگ در هر گوشه می شود.]
anglo-saxon architecture U [معماری انگلیسی در پایان قرن ششم میلادی. از مشخصه های ساختمان های آن استفاده از تیرک های چوبی بود.]
lapped U یک دور کامل زمین اسبدوانی تمام کردن یک دور اسبدوانی رسیدن به اسب جلویی تمام کردن یک دور
lap U یک دور کامل زمین اسبدوانی تمام کردن یک دور اسبدوانی رسیدن به اسب جلویی تمام کردن یک دور
construction batalion U گردان مهندسی ساختمان گردان ساختمان
full track U تمام شنی خودرو تمام شنی
panorama U تمام نما اینه تمام نما
panoramas U تمام نما اینه تمام نما
in noon of night U در نیمه شب
part way U نیمه
semis U نیمه
division line U خط نیمه
semi U نیمه
half deck U نیمه پل
mid- U نیمه
stiffish U نیمه شق
mid U نیمه
moiety U نیمه
midnight U نیمه شب
semicolonial U نیمه ازاد
semi trailer U نیمه یدک
semidetached U نیمه مجزا
semiprivate U نیمه خصوصی
semipro U نیمه حرفهای
semi-precious U نیمه گرانبها
semidivine U نیمه الهی
semidivine U نیمه خدا
semierect U نیمه ایستاده
semiskilled U نیمه ماهر
partially hearing U نیمه شنوا
semidomesticated U نیمه اهلی
semi literate U نیمه نویسا
semisolid U نیمه جامد
semiparasitic U نیمه انگلی
semi mechanization U نیمه مکانیزه
semiactive U نیمه فعال
semidome U نیمه گنبد
semipublic U نیمه همگانی
semicrystalline U نیمه بلورین
semiterrestrial U نیمه خاکی
semicolonial U نیمه مستعمره
semicolonialism U نیمه مستعمراتی
semiconscious U نیمه اگاه
semiconscious U نیمه هوشیار
partially sighted U نیمه بینا
semi finals U نیمه نهایی
semisynthetic U نیمه مصنوعی
semiconscious U نیمه بیهوش
underemployed U نیمه کار
semicrystalline U نیمه متبلور
preconscious U نیمه هشیار
semireligious U نیمه مذهبی
sub-tropical U نیمه حاره
semirigid U نیمه سخت
semihard U نیمه محکم
semi-finals U نیمه نهایی
partial fixing U نیمه گیرداری
semi-final U نیمه نهایی
semi-conscious U در حال نیمه غش
semisynthetic U نیمه ترکیبی
semi-precious U نیمه بهادار
half faced U نیمه کاره
semilustrous U نیمه درخشنده
semifluid U نیمه ابکی
semimobile U نیمه متحرک
semifixed U نیمه ثابت
half-bat U آجر نیمه
drafted U نیمه نهایی
half-column U نیمه ستون
semicivilized U نیمه متمدن
semi conductor U نیمه هادی
semilogarithmic U نیمه لگاریتمی
semiformal U نیمه رسمی
draft U نیمه نهایی
semihard U نیمه سخت
semigloss U نیمه شفاف
half loaded U سلاح نیمه پر
semicinductor U نیمه رسانا
semigloss U نیمه درخشان
semilate U نیمه دیررس
semicinductor U نیمه هادی
semiofficial U نیمه رسمی
semilog U نیمه لگاریتمی
parboil U نیمه پختن
drafts U نیمه نهایی
parboiling U نیمه پختن
semi independent U نیمه مستقل
semipermanent U نیمه جاودان
semipermeable U نیمه تراوا
half time U نیمه بازی
semifinal U نیمه نهایی
semiliquid U نیمه مایع
half tracked U نیمه شنی
nocturn U عبادت نیمه شب
half way U نیمه راه
semierect U نیمه قائم
midsummer U نیمه تابستان
half-mast U نیمه افراشتن
parboiled U نیمه پختن
parboils U نیمه پختن
semiopaque U نیمه شفاف
half-mast U نیمه افراشتگی
semiautomatic U نیمه خودکار
semiopaque U نیمه کدر
semiarid U نیمه خشک
semiarboreal U نیمه درختی
semiaquatic U نیمه ابزی
half mast high U نیمه افراشته
halvers U نیمه مشترک
subliminally U نیمه خوداگاه
translucent U نیمه شفاف
partial U نیمه کامل
Recent search history Forum search
2New Format
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
1popsicle
1 In last fit, DOS starts at high addresses and works downward
2purchase off the registry
1چطوری میتونیم از استخر و باشگاه ورزشی اینجا استفاده کنیم
2من نمیتونم از دیکشنری فارسی به انگلیسی استفاده کنم چرا
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com